۱۳۹۳ مرداد ۷, سه‌شنبه

Senzar: A Lost Sacred Language

سنزار:زبان مقدس گمشده(1)

"سنزار" اسم زبانی مقدس است که امروزه از دسترس عموم خارج شده و بصورت مخفی در آمده است.تنها منبع ما در مورد این زبان،نوشته های "هلنا بلاواتسکی" است.بنا بر نوشته های او سنزار زبان کتاب Dzyan است که این کتاب پایه و اساس اثر معروف او "دکترین اسرار" است.او در این کتاب توضیح میدهد که سنزار زبانی تصویری است و از نماد ها و اشکال تشکیل شده است و این عقیده تا به امروز بین تئوصوفیست ها وجود دارد.با این وجود او گاهی این زبان را به عنوان زبانی آوایی توصیف کرده است.با انتشار کتاب"تفاسیر دکترین اسرار" در سال 2010 که بلاواتسکی آن را در سال1889 نوشته بود و برای 120 سال ناشناخته مانده بود،جای هیچ گونه شکی باقی نمانده است(که این زبان،زبانی آوایی است نه صرفا تصویری).متنهایی که او ترجمه کرده است از شکل آوایی سنزار ترجمه شده است نه شکل تصویری آن.این ایده که سنزار زبانی صرفا تصویری و سمبلیک است،برای سالیان سال مانع از آن شد که تحقیقاتی بر روی آن صورت گیرد.هنگامی که به دنبال شکل آوایی آن بگردیم،شواهد محکمی به دست میاوریم که این زبان واقعا وجود داشته است.
"دست نوشته باستانی" که به صورت سمبلیک و تصویری نوشته شده است و بلاواتسکی در آغاز کتاب "دکترین اسرار" به آن اشاره میکند،کتاب Book of Dzyan نیست که او متن کتاب خود را از آن ترجمه کرده است(اشاره من:کتاب "دکترین اسرار" که یکی از نوشته های بنیادین تئوصوفی محسوب میشود و تاثیرات شگفت انگیزی بر افراد و مکاتب گوناگون در عصر جدید داشته را مادام بلاواتسکی از کتاب Book of Dzyan ترجمه کرده است، اصل این کتاب را بلاواتسکی در طی سفر معنوی خود به تبت پیدا کرده بود)
او این مسئله را(یعنی وجود نوشته ای غیر ازBook of Dzyan) بصورت کامل توضیح میدهد وقتی که به یک"دفترچه کوچک باستانی" اشاره میکند.او این دفترچه را به عنوان "کتاب خرد پنهان هستی" معرفی میکند و توضیح میدهد که Book of Dzyan یکی از 14 جلد تفسیر این دفترچه باستانی است.این مجموعه 14 جلدی از تفاسیر،به شکل آوایی زبان سنزار نگاشته شده اند و این را میتوان از اظهار نظر های بلاواتسکی در "دکترین اسرار" و همچنین "تفسیر دکترین اسرار" که در سال 2010 منتشر شد،کاملا متوجه شد.او بار ها به "واژگان" کتاب Book of Dzyan اشاره میکند،او درباره ترجمه کتاب به تعداد بندها اشاره میکند و توضیح میدهد که سعی کرده "کلمه به کلمه" آن را ترجمه کند.پس قاعدتا این جا با زبانی آوایی که از واژگانی تشکیل شده روبرو هستیم،نه شکل های تصویری.
بنابر کتاب "دکترین اسرار"نخستین زبان نژاد اولیه ی پنجم،زبانی تصریفی بود و اکنون زبان مخفی متشرفان است.در این کتاب توضیح داده میشود که این زبان(سنزار-زبان نخستین نژاد پنجم بشری) ریشه زبان سانسکریت است و به اشتباه "خواهر" زبان یونانی دانسته میشود درحالیکه مادر این زبان است.بلاواستکی همچنین در کتاب "ایسیس آشکار میشود" که در سال 1877 منتشر شد، سنزار را به عنوان "سانسکریت باستانی" مینامد.همچنین در کتاب "نوشته های برگزیده"(مجموعه 15 جلدی از مقالات بلاواتسکی)توضیحات یک چلا(احتمالا یک شاگرد تبتی) در سال 1883 اینگونه آورده شده است:"جد اولیه سانسکریت،زبان روحانی شاگردان برهمایی که بعدها به زبان رازورزانه(زبان پنهان نوشته های معنوی) در یونان و کلده،فنیقیه و کمی بعد کل دنیا تبدیل شد"....بنابراین ما از این نوشته ها متوجه میشویم که سنزار ،جد سانسکریت وبه عنوان زبانی مقدس در سرتاسر جهان استفاده میشده است.
(توضیحات بیشتر من:
در نوشته های تئوصوفی و هلنا بلاواتسکی که بعدها فرقه ها و مکاتب گوناگونی از آن تبعیت کردند نژاد و تاریخچه بشری به 7 ریشه تقسیم میشود.تاکنون فقط 5 ریشه  نژادی ظهور پیدا کرده اند و ریشه 6 و7 مربوط به آینده است.همچنین ریشه پنجم که در متن به آن اشاره شده نژاد آرین یا آریایی است که از نژاد چهارم آتلانتیسی ظهور کرده است)
اصطلاح زبان شناسی "صرفی یا تصریفی" مربوط به زبانهایی است که در آن ها واژگان برای دادن اطلاعات صرف و نحو دستخوش تغییر میشوند ومعمولا کلمات پایانی صرفی دارند.این پایان صرفی در انتهای کلمات مشخصه گروه زبان هایی است که امروزه به این دسته زبانی هندو-اروپایی میگوییم.این خانواده زبانی شامل زبان های باستانی مانند سانسکریت،اوستایی،یونانی و.....و از زبانهای مدرن نیز هندی،فرانسه،آلمانی،انگلیسی و....جز این خانواده هستند.امروزه این عقیده وجود دارد که تمام زبانهای هندو-اروپایی باستانی از یک زبان فرضی به نام زبان هندو-اروپایی نیایی(اولیه) مشتق شده اند.این عقیده با با آموزه های کتاب "دکترین اسرار" که زبان تصریفی اولین زبان نژاد پنجم است تطابق دارد.شکل آوایی سنزار در واقع شکل مقدس(دارای استفاده مذهبی،معنوی) از زبانی است که امروزه به آن زبان هندو-اروپایی اولیه میگوییم.حال که شواهد زیادی در مورد زبان هندو-اروپایی اولیه داریم آیا برای شکل مقدس آن(سنزار)هم شواهد محکمی وجود دارد؟
http://prajnaquest.fr/blog/senzar-a-lost-sacred-language/

۱۳۹۳ مرداد ۵, یکشنبه

Vril secret society

انجمن مخفی "وریل"
انجمن وریل توسط گروهی از زنان مدیوم-روان بین تحت ریاست "ماریا اورسیک" که خود یک مدیوم عضو جامعه مخفی Thule Gesellschaft(این گروه یک انجمن مخفی آلمانی در مونیخ بود که تعدادی از اعضای حزب سوسیالیست ملی کارگران -نازی- هم عضو آن بودند)بود به وجود آمد.او مدعی بود پیام هایی از بیگانگان آریایی که درAlpha Cen Tauri(آلفا گاو،دبران یا پس رونده،درخشان ترین ستاره صورت فلکی گاو) از سیستم الدبران زندگی میکنند دریافت میکند.گفته میشود که این بیگانگان در گذشته به زمین آمده اند و در "سومر" مستقر شدند و واژه "وریل" از یک واژه ی باستانی سومریایی "وری-ایل" به معنای "شبیه خدا" گرفته شده است.
این انجمن به اعضای خود مراقبه و تمریناتی را آموزش میداد تا نیروی وریل در آنها بیدار شود.هدف نهایی آنها دستیابی بهRaumflug(پرواز فضایی) بود تا بدین وسیله خود را به صورت فلکی الدبران برسانند.برای دستیابی به این هدف  انجمن وریل به همراه انجمنThule Gesellschaft در پروژه ای بلندپروازانه سرمایه گذاری کردند.هدف این پروژه ساخت وسیله ای(ماشین) (بر اساس الهاماتی که از بیگانگان آریایی دریافت می شد) بود که بتواند پرواز ها و سفرهایی بین ابعاد مختلف انجام دهد.
اعضای انجمن وریل شامل افرادی مانند آدولف هیتلر،آلفرد روزنبرگ،هیانریش هیملر،هرمان گورینگ و همچنین پزشک شخصی هیتلر تئودور مورل میشد.در واقع این افراد عضو انجمن Thule Gesellschaft بودند که در سال 1919 به وریل پیوستند.NSDAP (حزب سوسالیست ملی کارگران آلمان-نازی) یک سال بعد از این توسط انجمن Thule در سال 1920 تاسیس شد.دکتر کرون، که طراح پرچم حزب نازی بود نیز عضو انجمن Thuleبود.
با به قدرت رسیدن هیتلر در 1933 هر دو انجمن،از پشتیبانی رسمی دولت برخوردار شدند تا پروژه های خود را تکمیل کنند که این پروژه ها علاوه بر هدف سفر فضایی،جنبه نظامی به عنوان یک اسلحه نیز داشتند.
بعد از اینکه در سال 1941 هیتلر انجمن های مخفی را ممنوع اعلام کرد، وریل و Thule زیر نظر SS به ثبت شدند.
اما این انجمن مخفی ریشه هایی از یک کتاب علمی تخیلی نیز داشت.......
وریل:نیروی نژاد آِینده(عنوان اصلی کتاب) که با عنوان "نژاد آینده" نیز شناخته میشود رمانی است که در سال 1870 توسط Edward Bulwer-Lytton منتشر شد.لیتون عضو خانواده سلطنتی بریتانیا بود.او وارد دنیای سیاست شد و به مقام وزارت مستعمرات بریتانیا رسید.او یک شاعر بود و کتاب ها و نمایش نامه های زیادی نوشت که معروفترین آن"واپسین روزهای پمپی" بود.او نویسنده کتاب "زانونی"(رمان) نیز بود.او عضو انجمن "پگاه زرین "بود.بسیاری از افرادی که عضو انجمن های مخفی بودند کار او رادر آن زمان جدی نگرفتند و کتاب او را صرفا داستانی تخیلی میدیدند اما واقعیتی در این داستان وجود داشت.این کتاب به عنوان یکی از اولین نمونه های علمی تخیلی و گاها اولین نمونه آن در نظر گرفته میشود.عناصر موجود در این کتاب مانند وجود نژادی برتر در زیر زمین که دارای انرژی به نام وریل هستند و روزی به سطح آمده و روی زمین را فتح میکنند، به عنوان حقیقت توسط تعدادی از افرادی ثروتمند و پر نفوذ که تئوصوفیست بودند پذیرفته شد.

داستان این کتاب درباره ی یک مهندس معدن است که به طور تصادفی راهی به زیر زمین پیدا میکند وارد سرزمینی زیر زمینی میشود که موجوداتی فرشته گون(اسم نژاد آن ها "وریل-یا" است)در ان سرزمین زیر زمینی زندگی میکنند.قهرمان داستان کمی بعد متوجه میشود که نژاد "وریل-یا" از بازماندگان  آتلانتیس هستند.آنها به نیرویی غیر عادی  به نام "وریل" دسترسی داشتند که میتوانستند بنابر میل خود از آن استفاده کنند.وریل استفاده های متفاوتی داشت و هم نیرویی شفا بخش بود هم مخرب.بنابر سخنان "زی" که میزبان راوی داستان است،وریل میتواند ما فوق هر ماده ای چه جاندار چه بی جان باشد؛ مانند آذرخش نابود کند و همچنین زندگی بخش باشد(بنابر میل شخص).قهرمان داستان مانند یک حیوان خانگی برای ساکنان آنجا که میتوانند او را به راحتی نابود کنند تا تا ابد او در آنججا زندانی کنند.....سرانجام او از این دنیای زیر زمینی خارج میشود اگرچه میداند که این نژاد برتر روزی به سطح میآید و بر ساکنان زمین مسلط میشود از این رو اسم آنها را "نژاد آینده " میگذارد........
این کتاب در اواخر قرن 19 مشهور شده بود و تا مدت ها واژه "وریل" به معنی "معجون زندگی بخش" دانسته میشد.زمانی که William Scott-Elliot که یک تئوصوفیست بود،زندگی در آتلانتیس را در کتابش به نام"داستان آتلانتیس و لموریا گمشده"(چاپ شده در 1896)شرح میداد؛ وسایل پرنده ساکنان آتلانتیس به وسیله نیروی وریل حرکت میکردند.او این توصیفات(در مورد آتلانتیس) را به عنوان داستانی تخیلی نمی نوشت و کتابهای او هنوز توسط جامعه تئوصوفی منتشر میشود(به عنوان واقعیت نه داستانی تخیلی).
http://www.echoesofenoch.com/Musium13%20vril_society.htm